ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
زبان بریدهتر از کوچههای بن بستم
عفونتی که پر از سرفههای تهرانست
کنار هر چه حراجی و پشت ویترینها
پیاده میشود از عابری که پیکان است
به خواب رفتهتر از من تمام ماشینها
نگـاه منتظـرم رو به راهبندانست
سکوت کردهتر از احتمال طوفانم
صدای خشک بهاری که در زمستانست
دهان دریدهتر از حس و حال خمیازه
شبیه هیبت مردی که باز ویرانست
و دودکردهترین خستگیم با سیگار
بخار چایی داغی که توی لیوانست
به باد رفتهتر از من تمام خاطرهها
دوباره میوزد از من غمی که طوفانست
چه درد مشتـرکی با درخـتها دارم
که اسم گمشدهات اسم این خیابانست
دلم گـرفتهتـر از چتـرهای عابرها
و عشق، پنجرهای بسته روبه بارانست
"یاسر یسنا"