دلهره های یک سایکوتیک

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام»

دلهره های یک سایکوتیک

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام»

حال من حال و روز خوبی نیست



حال من حال و روز خوبی نیست
خسته ام، خسته، او نمی فهمد
این طبیعی ست ببر زخمی را
ببر روی پتو نمی فهمد


بین ما مرز درد فاصله بود
مثل یک رشته کوه پیوسته
مثل یک صهیونیست غمگین که
به زنی توی غزه دل بسته


من به پایان خویش معترفم
جفت پرواز او نخواهم شد
من همین جوجه اردک زشتم
حتم دارم که قو نخواهم شد


خسته ام مثل تیربار از جنگ
مثل تیغ غلاف گم کرده
مثل مردی که نصف دینش را
در میان طواف گم کرده


حال من حال تخت جمشید است
حال یک مرزبان ایرانی،
آخرین تیر آخرین سرباز،
آخرین لحظه قبل ویرانی،


ترس قبل از شکست را تنها
مرد در حال جنگ می فهمد
حال یک کوه رو به ریزش را
اولین خرده سنگ می‌فهمد


زندگی؟! در لباس شعبده باز
سر گرفتی کلاه پس دادی
در ازای مداد رنگی هام
تک مداد سیاه پس دادی


زندگی؟! روزهای خوبت هم
مثل این شعر تلخ و دلگیرند
قبل رفتن فقط بلندم کن
شاعران ایستاده می میرند...


"رویا ابراهیمی"



نظرات 1 + ارسال نظر
خسرو پنج‌شنبه 26 شهریور 1394 ساعت 22:05 http://khane8tom.blogsky.com

. با بهترین درودهایم . یک ساعت هست اینجام و می
. خوانم . . . گلچین ادبی خوبی هستید .
. تصور نکنید هر کسی می تواند با انتخاب شعری گلچین
. ادبی باشد . باید مطالعه داشت . . معلومات ، دانش
. شناخت ادبیات و نهایت دستی در آتش . . نمی توان
. از راه رسید و از زنده یاد بزرگمرد ادبیات ایران اخوان ثالث
. شعری انتخاب کرد و . . . اگر اینطور بود . زندگی چقدر
. آسان بود !!! . باور دارم . می توانیم این ارتباط مجازی
. را با بهترین شرایط حفظ کنیم . . بیا و مرا بخوان . .

ممنون دوست خوبم. خوش آمدید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد